خوشحالی و موفقیت ما به عواملی مثل افکار مثبت، عمل از روی اراده و همچنین ایجاد روابط عمیق و محکم با دیگران متکی است. خبر خوب این است که ما به همهی این زمینهها کنترل کامل داریم. ما میتوانیم هر زمان که اراده کردیم، تغییر را انتخاب کنیم و دانههای دگرگونیهای فردا را امروز بکاریم.
امروز به متداولترین و سادهترین تغییراتی که با خود بزرگترین نتیجهها را به همراه دارند اشاره میکنیم:
به افکارتان توجه کنید
افکار شما احساستان را شکل میدهند و احساستان اعمالتان را.
اگر افکارتان مملو از خود تردیدی و قضاوت باشد، اعتماد به نفس برای شما به امری غیرممکن مبدل میشود. اگر بین نحوه حرف زدن شما با دیگران و حرف زدنتان در سر خود فرسخها فاصله وجود دارد شما میتوانید تغییر را پیشه کنید. اینکه بخواهید ذهنتان دچار برنامهریزی مجدد شود شما به زمان نیاز دارید اما این را بدانید که مرحله اول بازسازی دوباره چارچوب ذهنی شما، خودآگاهیست. از افکار خود بیشتر آگاه شوید. وقتی غرق افکارتان شدید از خود بپرسید: من به چه چیزی فکر میکنم؟ چرا به این موضوع فکر میکنم؟ آیا این افکار کمکی هم به من میکنند و اینکه چقدر با اهداف من هم سو هستند؟
یک مکث کوتاه میتواند تا حدود بسیار زیادی به راهاندازی مجدد افکار شما کمک کند تا بتوانید مثبتتر فکر کنید و کنترل امور را آگاهانه به دست بگیرید.
احساس و کارهایتان را با هم جدا کنید
برای احساسات خود کمی وقت بگذارید و برای آنها ارزش و احترام قائل شوید. وقت بگذارید تا بفهمید دقیقا چه حسی دارید. توجه به افکارتان به معنی نادیده گرفتن احساساتان نیست. اما نگاهی عاقلانه و آگاهانه به آنها باعث میشود اعمالتان از این حس ها جدا باشد. اقدامات شما یک تصمیم جداگانه است.
به عنوان مثال اگر شما از کار کردن با فردی بی ملاحظه، خسته و ناامید شده باشید میتوانید به جای قضاوت، دعوا و یا حتی مرور حرفهای منفی خورنده در ذهنتان، لحظه ای مکث کنید و وجود این خستگی و ناامیدی را بپذیرید و به خودتان حق دهید که این حسها به سمت شما بیایند.بعد از اینکه به نقطه ای از آرامش رسیدید میتوانید آگاهانه تصمیم بگیرید که برای این مشکل چه کار مثبتی میتوان انجام داد. یا مثلا اگر دوستی داشتید که نمیتوانست به تعهدات دوستی خودش پایبند باشد، جای اینکه از او عصبانی و دلسرد شوید، در کمال آرامش به صورت کاملا مستقیم و دقیق از تاثیراتی که رفتار وی بر روی دوستی شما میگذارد حرف بزنید.
فراموش نکنید که اقدامات شما میتوانند تصمیماتی بر اساس احساساتتان باشد. تصمیماتی که ممکن است با خواسته های اصلی شما هم سو نباشد.
از مقایسه کردن دست بکشید
همیشه فردی وجود دارد که از شما موفق تر باشد. همیشه فردی وجود دارد که دارای موقعیت اجتماعی بالاتری باشد. پول بیشتری داشته باشد. مقام بالاتری کسب کرده باشد و ترفیع بهتری نسیبش شود. این پیوستگی در رقابت به این معنیست که هیچ جای توقفی وجود ندارد. این شاخص همیشه وجود داشته و وجود دارد و همیشه هم در میزان بالایی قرار گرفته است. بنابراین شاخصتان را بر اساس موفقیت ها پیشرفتهای درونی زندگی خودتان تنظیم کنید.
معنی واقعی را در تلاش های خود پیدا کنید. درک و فهم معنا روشی قدرتمند برای غلبه بر حس مقایسه با دیگران است و همچنین دقت عمل شما را در کارها بالا میبرد.
ابتدای هر روز را به خود اختصاص دهید
زمان بزرگترین دارایی ماست. اگر در نحوه استفاده از آن آگاهانه عمل کنیم قطعا موفقتر خواهیم بود. اینکه شما چگونه روز خود را شروع میکنید نقش بزرگی را در آگاهی فکری و عملی شما بهوجود میآورد. یک روتین مشخص داشته باشید. قبل از چک کردن پیامها، فضای مجازی و پاسخ به جهان اطرافتان، به نیازهای شخصی خودتان پاسخ دهید. چند دقیقه را به فکر کردن در این باره بپردازید که قرار است روزتان چگونه سپری شود. مرور بر باورهای شخصی، مدیتیشن، ورزش کردن و چند دقیقه تفکر همگی تاثیرات بزرگی بر روی تمام روز و سپس ماهها و سالهای زندگی شما خواهند داشت.
یک گوشه دنج پیدا کنید و روزتان را با آرامش درونی خودتان شروع کنید.
هر هفته دست به انجام کاری جدید بزنید
روزهای قابل پیشبینی، افکار و زندگی ما را راکد میکنند و خلاقیت را از ما میگیرند. هر هفته یک تغییر که همیشه میخواستید در زندگیتان رخ دهد را انتخاب کنید و آن را عملی کنید. آگاهانه روتین روزانه زندگی را به چالش بکشید و هر هفته کاری را انجام دهید که تا بحال در زندگیتان صورت نگرفته باشد. حتی کوچکترین تغییرات مثل خواندن چند خط کتاب قبل از حاضر شدن برای کار یا پنج دقیقه نرمش قبل از صبحانه میتوانند انرژی خوبی را در جریان زندگی بر قرار کنند.
گوش دهید، حتی وقتی میخواهید حرف بزنید
میتوان گفت گوش دادن قویترین ابزار یادگیری و و همچنین موثر ترین عامل در ایجاد روابط انسانیست که ما در اختیار داریم. اما در دنیای پر تحرک و سریع امروزه آن طور که باید به آن توجه نمیشود. سوال کنید و جای اینکه فکرتان به ساختن جمله بعدی مشغول شود از صمیم قلب گوش دهید. توجه شما میتواند بزرگترین لطفی باشد که در اختیار کسی قرار میدهید.
با حق به جانب بودن خود بجنگید
تمایل به کرسی نشاندن حرف خود و یا حق به جانب بودن میتواند حتی قویترین روابط را تحتالشاع قرار دهد. ثابت کردن نقطه نظر خود به هر قیمتی که شده شاید بتواند نیاز و حفره های درونی شما را پوشش دهد; اما این دستآورد نه چندان ضروری، معمولا به قیمت نادیده گرفتن احساسات فردی دیگر تمام میشود.
در چنین مواقعی که خود را در میان یک بحث میبینید این سوالات را از خودتان بپرسید: آیا برای این مسئله فقط یک جواب وجود دارد؟ آیا مجبورم که با فرد مقابلم به نقطه نظر یکسان برسم؟ آیا میتواند اطلاعاتی وجود داشته باشد که من از آن بیخبرم؟
البته نقطه نظرتان را حفظ کرده و درباره ارزشهای آن صحبت کنید. اما اگر تمایلتان به حق به جانب بودن، بدون در نظر گرفتن اهمیت رابطهای که در آن قرار دارید بر همه چیز غلبه میکند یک بازنگری و تغییر کوچک میتواند بهکارتان بیآید. پیروزی در یک نبرد هیچ لذتی نخواهد داشت، هنگامی که شما در جنگ اصلی شکست بخورید.
شاید در نگاه اول این تغییرات بسیار کوچک و جزئی بنظر برسند. اما همین تغییرات کوچک هستند که رفته رفته شخصیت مارا میسازند و زندگیمان را در طول سالها تعریف میکنند. اگر شما هم به دنبال تغییر هستید از همین حالا شروع کنید.
نوشتن دیدگاه