طی تحقیقات صورت گرفته توسط نویسنده کتاب با ترس انجامش بده، راس سوکاپ، و تیم تحقیقاتی او پس از بررسی بیش از ۴۰۰۰ نفر، این محققان دریافتند ترسی که ما را از حرکت در زندگی باز میدارد و اصطلاحا ما را در مسیر اهدافمان فلج میکند، خود از طریق ۷ عامل راه خود را به ذهن افراد باز میکند. روانشناسان این عامل هارا الگوهای اصلی ترسی مینامند.
بر اساس تحقیقات سوکاپ این عوامل شامل: به تعویق انداختن کارها، پیروی از قوانین، تلاش در راضی نگهداشتن دیگران، پسزده شدن، خود تردیدی، بهانه آوردن و بدبینی میشوند. شاید همین حالا بتوانید خود و یا آشنایانتان را در حداقل یکی از این دستهها ببینید.
سوکاپ در این باره میگوید: «اگرچه هر یک از ماها تا حدودی همهی این عوامل را در خود حس کردهایم. اما برای هر فرد بعضا حداقل یک عامل وجود دارد که نسبت به باقی الگوهای ترس، سلطه بیشتری داشته و زندگی فرد را به میزان قابل توجهی تحت تاثیر میگذارد.
با شناخت صحیح از این الگوهای ترسی، راحتتر میتوانید تغییرات لازم برای غلبه بر این دستاندازها را ایجاد کنید و با تمام توان به سمت اهدافتان بروید.
در اینجا به این هفت الگو ترسی نگاهی مختصر میاندازیم.
۱- به تعویق انداختن کارها
افرادی که این الگو در ذهنشان پرورش یافته ممکن است خود را ایدهآلگرا خطاب کنند. آنها معمولا نسبت به نتیجه نهایی کار خود وسواس به خرج میدهند و اصرار دارند مراحل انجام کار بینقص و کامل باشد. و به همین دلیل به جای شیرجه زدن در دل چالش، درگیر مسائل پیش تولید، تحقیقهای طولانی و برنامه ریزیهای بیپایان مختلف میشوند. به عبارتی ترس از خوب نبودن محصول نهایی باعث میشود قبل از شروع حرکت متوقف شوند.
این افراد میبایستی ترس از شروع کردن را هدف بگیرند و با آن روبرو شوند.
دکتر روانشناس، آلیسیا هاج در این باره میگوید: شروع کردن همانند بالا رفتن از یک کوه به نظر میرسد. اما نمیتوان شرایطی که هنوز وجود ندارند را ویرایش کرد. دقت داشته باشید که انرژيتان را بیهوده صرف قله و نتیجه نهایی نکنید و در عوض از این انرژی به عنوان محرک اولیه برای حرکت استفاده کنید.
همچنین دکتر هاج پیشنهاد میکند برای اهدافتان موعد مقرر تعیین کنید. او اضافه میکند: باید به این درک رسید که مشکل لفظ ایدهآل این است که هیچوقت هیچ چیز کامل نخواهد بود و همیشه جای بهتر شدن وجود دارد. برای خودتان استانداردهای واقعگرایانه تعیین کنید و بیدرنگ با تمام توان به انجام کارها بپردازید.
۲- پیروی از قوانین
به معنی واقعی کلمه، این افراد خود را وقف پیروی از قوانینی میکنند که توسط افراد اطرافشان تعیین و پذیرفته شده است. بدون توجه به اینکه تصمیماتشان چه تاثیری بر روی موفقیت آنها میگذارد، سعی دارند تصمیم درست را بگیرند. البته درست بر اساس قوانینی بیاساس و سنتی. بهترین راه برای غلبه بر این الگو ذهنی، توجه بیشتر و مهربانتر بودن با خودمان است.
برای خودتان فرصت و فضای لازم را برای گرفتن تصمیمات، چه درست و چه غلط فراهم کنید و اگر هم تصمیمتان غلط بود به خودتان یادآوری کنید که شما اشتباهی نکردید و تجربه ای گرانبها نسیبتان شده است.
شما انسانید و آزادی طبیعت انسان است. سعی کنید جای اینکه همیشه به عوامل بیرونی اعتماد داشته باشید، مجموعه ای از اصول را مختص خود تعریف کنید.
۳- راضی نگه داشتن همه
افراد دارای این الگو، از قضاوت شدن واهمه دارند و از ناامید کردن دیگران میترسند. این افراد نمیتوانند برای ارزشهای خود مرزی تعیین کنند و به ندرت به کسی جواب سر بالا میدهند. به عبارتی «نه» گفتن را بلد نیستند.
به کل مرز داشتن برای کسانی که همیشه تصمیم دیگران را در اولویت قرار دادهاند ترسناک است. اگرچه این مسئله همیشه یکی از اصول اولیه تعامل بوده اما اگر در آن میانه روی نشود ممکن است شخص خود را به کل از اولویتهای خودش دور کند.
دکتر هاج در این باره میگوید شما نمیتوانید از یک جام خالی، لیوانی را پر کنید. به این معنی که اگر شما به خواستههای خود بها دهید و نیازهایتان را برطرف کنید قطعا دوست، همکار و یا شریک زندگی بهتری خواهید بود.
بهترین راه غلبه بر این الگو مراقبت از خودتان است. به خودتان یادآوری کنید که اولویت بودن شما در تصمیماتتان حق طبیعی شماست.
۴- پس زده شدن
این افراد ممکن است از بیرون بسیار نترس و شجاع به نظر برسند. اما از درون، بزرگترین ترس آنها ترس از طرد شدن است. به همین خاطر آنها معمولا سعی میکنند دیگران را پس بزنند تا صدمه نبینند. دکتر هاج در این باره میگوید : «آرام بنشینید و از خودتان بپرسید که آیا در حال مرور بدترین حالت ممکن و نتیجههای مشابه آن هستید؟. باید این را بدانید اغلب فشار ناشی از ترس از رد شدن آنقدر بالاست که باعث میشود شما مزایا موقعیت را نادیده بگیرید.»
قطعا فرصت دادن به دیگران میتواند سبب کشف نتایج غیر منتظرهای شود. به دنبال شواهدی بگردید که بتوانید با آن به افراد دیگر اعتماد کنید و این را هم فراموش نکنید که اگر هم رو انداختن شما به شکست منجر شد شما چیزی را از دست نداده اید و تجربه کسب کرده اید. این را هم در نظر بگیرید که ذهن شما در این مواقع نتیجه نامطلوب را بسیار ترسناکتر از واقعیت تصور و پیشبینی میکند. در صورتی که در واقع پس از اقدام کردن و حتی نتیجه منفی به این نتیجه پی میبرید که به جای شکست، یک ماجراجویی کوچک را تجربه کردید.
۵- خودتردیدی
افراد با این الگو از این میترسند که به اندازه کافی آماده نباشند. کسانی که خودتردیدی دارند نسبت به تواناییهای خود اطمینان ندارند و احساس ناامنی میکنند. برای این افراد ابراز کردن خودشان بسیار دشوار است و ممکن است برای پوشاندن عیبهایشان در سر خود شروع به قضاوت دیگران کنند. کسانی که خودتردیدی دارند اغلب بسیار هم سختکوشاند. زیرا میخواهند بر ترس اینکه به اندازه کافی خوب نباشند، فائق شوند.
یکی از بهترین راهها برای غلبه بر خودتردیدی این است که هر از چند گاهی از منطقه امنتان خارج شوید و ناشناختهها را بپذیرید و از نتیجه آن یادداشت بردارید. هنگامی که در زندگی خود فعال شوید از شدت تواناییتان شگفتزده خواهید شد.
۶- بهانه آوردن
کسانی که در راه مسیرشان بهانه تراشی را پیشه میکنند در اصل ریشه مشکلشان در مسئولیتپذیری است و انتخابها و اهدافشان همسو نیستند. جای آنکه از خود اقدامی کنند و فرمان زندگی را به دست بگیرند، برای سلب مسئولیت در صندلی عقب ذهنشان جا خشک میکنند و بیحرکت میمانند. این الگوی ترسی یعنی فرار از مسئولیت موجب میشود دیگران فرمان زندگی فرد را در دست بگیرند و تصمیمگیری برای وی غیرممکن میشود.
اینکه بدون حرکت در حالت معلق در جریان قرار بگیریم برای ناخودآگاهمان بسیار وسوسه کننده است. زیرا بدون قبول کردن هیچگونه مسئولیت خاصی سر از موقعیتهای جدید در میآوریم. اما مشکل اینجاست که رسیدن به یک هدف بدون داشتن مسیر کاملا غیرممکن است و از جهتی هم همیشه تصمیماتی که محیط یا افراد اطرافمان برای ما میگیرند به سودمان نیست. دکتر هاج به این گونه افراد توصیه میکند که هرروز لیست کوچک و سادهای از کارهایشان تهیه کنند و تمام روز به همان بچسبند. او میگوید حس افتخار بزرگی در انجام کاری که شما قبلا تعیین کردهاید وجود دارد. در این باره میتوانید از دوستان فعالی که به نظر در زمینه اهداف کوتاه مدتشان خوب عمل کردهاند سوال کنید و کمک بخواهید.
به هیچوجه نیازی نیست که خود را در ابتدا تحتالشعاع قرار دهید. فقط به سادگی از خودتان بپرسید که چگونه میشود با قدمهای کوچک و منظم پیشرفت کرد.
۷- بدبینی
ترس افراد بدبین ریشه در سختی زیاد کارهاست. کسانی که ذهنشان این الگو را دنبال میکند معمولا در گذشته احساس قربانی شدن به آنان دست داده شده و گاها این احساسات درست و حقیقی بودهاند. در اینجا اشخاص بدبین به سختیها به عنوان علامت توقف و یا دلیل تسلیم شدن نگاه میکنند. برای کسی که هدفی را دنبال میکند مهم است این را بداند که باید موانع را به عنوان پلههای ترقی و درس ببیند نه به عنوان دستاندازهایی برای کم شدن سرعت.
همه ما در زندگی مشکلاتی را تجربه خواهیم کرد و پشت سر خواهیم گذاشت. اینکه ما تصمیم بگیریم چگونه به این مشکلات نگاه کنیم خود عامل تعیین کننده خروجی زندگی ماست. دفه بعد اگر با مشکلی سخت در زندگی و در مسیر اهدافتان روبرو شدید، لحظه ای تأمل کنید و از خودتان بپرسید: این چالش چه چیزی را میتواند به من یاد بدهد و چگونه میتوانم بیشترین سود را از آن بدست آورم.
ممکن است کمی طول بکشد. اما هنگامی که بتوانیم ذهن خود را به سمت مثبت اندیشی سوق و تمرین دهیم، آرامش سرتاسر وجودمان را فرا خواهد گرفت.
نوشتن دیدگاه